می دانم
میدانم
روزی با تن خسته و خیس
سوار بر قطرات درشت باران
بر ناودان های چشمم فرود می آی
در میان انبوه مژگانم میزبانت خواهم بود
و در آن لحظه چشمانم را می بندم
تا دیگر دوریت را حس نکنم
نظرات شما عزیزان:
میدانم
روزی با تن خسته و خیس
سوار بر قطرات درشت باران
بر ناودان های چشمم فرود می آی
در میان انبوه مژگانم میزبانت خواهم بود
و در آن لحظه چشمانم را می بندم
تا دیگر دوریت را حس نکنم
نظرات شما عزیزان: